لبخند می زنم
يكشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۰۸ ق.ظ
لبخند می زنم
اما مثل ته مانده ی یک فنجان قهوه
سرد و تلخم.
این لبخند نیست
تلخند است...!!
مثل مزرعه ای که تمام محصولش را ملخ ها خورده اند
دیگر نگران داسها هم نیستم.
۹۴/۰۳/۰۳
لبخند می زنم
اما مثل ته مانده ی یک فنجان قهوه
سرد و تلخم.
این لبخند نیست
تلخند است...!!
مثل مزرعه ای که تمام محصولش را ملخ ها خورده اند
دیگر نگران داسها هم نیستم.